امروز نایکی بهعنوان بزرگترین برند ورزشی جهان شناخته میشود. اما کمتر کسی میداند که این برند عظیم، روزی فقط با چند جفت کفش وارداتی و سرمایهای بسیار اندک آغاز شد.
ماجرا به سالهای دهه ۶۰ میلادی برمیگردد. «فیل نایت»، دانشجوی رشته MBA در دانشگاه استنفورد، پایاننامهای نوشت با این ایده که: چرا نباید آمریکا از کفشهای ورزشی باکیفیت و ارزانقیمت ژاپنی استفاده کند؟ در آن زمان، بازار کفش ورزشی آمریکا در اختیار برندهای آلمانی مثل آدیداس و پوما بود و قیمتها بالا بود. نایت فکر میکرد ژاپن همان کاری را که با صنعت دوربین انجام داد (و بازار آمریکا را از برندهای آلمانی گرفت)، میتواند با صنعت کفش هم تکرار کند.
برای تبدیل ایده به واقعیت، نایت با اندک سرمایهای که داشت شخصاً به ژاپن سفر کرد. او با شرکت Onitsuka Tiger (که بعدها Asics شد) وارد مذاکره شد و توانست نمایندگی فروش کفشهای آنها را برای آمریکا بگیرد. چند جفت کفش خرید و به کشورش بازگشت. اولین فروشهایش نه در فروشگاههای بزرگ، بلکه در خیابانها، پارکها و حتی در کنار زمینهای ورزشی و ساحل انجام شد. او مستقیم سراغ ورزشکاران میرفت و کفشها را از صندوق عقب ماشینش به آنها میفروخت.

این شروع یک شرکت کوچک بود به نام Blue Ribbon Sports. مشتریان اولیه، ورزشکارانی بودند که کیفیت کفشهای ژاپنی را خیلی زود کشف کردند و از قیمت مناسب آن شگفتزده شدند. نایت به تنهایی کار نمیکرد. مربی دو و میدانی دانشگاه اورگن، «بیل باورمن»، به او پیوست. باورمن نهتنها شریک تجاری نایت شد، بلکه نقش کلیدی در طراحی و بهبود کفشها ایفا کرد. او مدام به دنبال این بود که کفشهایی راحتتر و سبکتر برای دوندگان بسازد و همین روحیه نوآوری بعدها DNA نایکی شد.
اما این همکاری با ژاپنیها طولانی نماند. نایت و باورمن متوجه شدند که اگر بهجای صرفاً واردات، خودشان برند و طراحی مستقل داشته باشند، میتوانند ارزش بسیار بیشتری خلق کنند. بنابراین در سال ۱۹۷۱، با پایان همکاری با Onitsuka Tiger، تصمیم گرفتند برند خودشان را راهاندازی کنند. نام «Nike» از الهه پیروزی در اساطیر یونان الهام گرفته شد و لوگوی معروف swoosh توسط یک دانشجوی طراحی با دستمزد ناچیز ۳۵ دلار طراحی شد؛ همان لوگویی که امروز میلیاردها دلار ارزش دارد.
از همان ابتدا، نایکی فقط یک شرکت فروش کفش نبود؛ بلکه به مرور یک فرهنگ ساخت. آنها توانستند با تبلیغات خلاقانه و حمایت از ورزشکاران مطرح، جایگاهی بیرقیب در بازار پیدا کنند. در دهه ۸۰ میلادی با معرفی کفشهای Air Jordan (همکاری با مایکل جردن)، نایکی به اوج شهرت رسید و بازار آمریکا و سپس دنیا را در دست گرفت.
این مسیر پر از سختی بود: از فروش خیابانی با سرمایه اندک تا ساخت کارخانهها، ورود به رقابت سنگین با آدیداس و پوما، و تبدیل شدن به یک غول جهانی. اما نکته الهامبخش داستان نایکی این است که همهچیز از یک واردات ساده شروع شد. وارداتی که پشت آن تحلیل درست بازار، جسارت در عمل و خلاقیت در طراحی بود.

امروز نایکی نمادی است از اینکه یک ایده کوچک، اگر درست اجرا شود، میتواند به یک برند جهانی تبدیل شود. شاید همین الان هم بسیاری از کسبوکارها در ایران و جهان، در نقطهای شبیه به شروع نایکی قرار دارند. کافی است بازار را درست ببینند، با برنامهریزی وارد عمل شوند و قدم اول را بردارند.
همانطور که نایکی مسیر خود را با یک واردات کوچک آغاز کرد، شما هم میتوانید با یک واردات هدفمند و درست، مسیر رشد کسبوکارتان را بسازید. ما در فرتاک همراه شما هستیم تا از اولین قدم تا رسیدن به موفقیت، فرآیند وارداتتان را حرفهای مدیریت کنیم.








